یه عالمه حرف و عکس که تلنبار شده
سلام عمرم دختر نازنین مامان و بابا میدونی چند وقته می خوام بیام برات بنویسم نمیشه ؟ یا خونه نبودیم یا لپ تاپمون شارژرش خراب بود و یا اینکه حسشو نداشتم تو این مدت که نیومدیم تو وبلاگت عوضش کلی باهم زندگی کردیم این روزا یه کالسکه و یه آیلینه و یه مامانش اینجاآیلین خانم دارن از بیرون برمیگردن و حسابی هم مواظب خریدهاشون هستن هر بار هم یه چیزایی از بیرون می خریم مثل لباس تابستونی.. دستمال سر ..سی دی های بِیبی انیشتین ... آیلین قشنگ من! هر روز که میگذره بیشتر و بیشتر عاشقت میشم ما تقریبا بیشتر وقتا با هم تنهاییم (محل کار بابایی یه کوچولو دوره ) وقتی خودم و تو رو میبینم که داریم باهم حرف میزنیم ... بازی میکنی...
نویسنده :
فاطمه
7:31