آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

آیلین کوچولوی ما

خاطرات و لحظات دو فرشته زیبا از زبان یک مادر

سه روزگی دخملم

الهی من دورت بگردم که هم دستتو سوراخ کردن هم پاشنه کوچولوتو .وای من هرگز نمی تونم به یه بچه سه روزه سوزن بزنم . ...
9 بهمن 1390

یه دختر دارم شاه نداره ... صورتی داره ماه نداره

عاااااااااااااااااااااااااااااااشقتم .... میمیرم برات ... آخه تو چرا انقدر نازی ...همه کارات شیرینه ...نگا کردنت  خندیدنت گریه هات... وقتی با اشتها شیر می خوری (انگار می خوان ازت بگیرن) حتی خرابکاری کردنات  خلاصه هر کاری تو بکنی قشنگه ... بعضی وقتا با چشای قشنگت مامان یا بابا رو نشونه می گیری و هر جا که طرف بره دنبالش می کنی ... این روزا صداهای بامزه ای از خودت در میآری و به زبون شیرین خودت حرف میزنی ... قشنگم خدا رو شکر می کنم که موجود به این قشنگی رو به ما هدیه کرده و از صمیم قلبم می خوام که کمکمون کنه اونطوری که شایسته است بزرگت کنیم ..آمین امروز تازه از خوابیدن شما استفاده کردم و چند تا از عکساتو گذاشتم راستی من ا...
9 بهمن 1390

دختر کوچولو

سلام نی نی کوچولوی خودم ..این هفته کلی حرکاتت کمتر شده یعنی نسبت به هفته قبل نصف شده ..با اینکه اذیت میشدم ولی نمی دونم چرا دلم میسوزه واسه فینگیل کوچولوم که جاش تنگ شده و دیگه نمیتونه پروبال باز کنه ....  الهی بگردم ... عزیز دلم مامانی دیگه نفسش در نمیآد .. خواهش می کنم هفته آینده به دنیا بیا ... بیرون که بیای با خیال راحت دست و پاهای خوشگل مامانیتو هر چقدر می خوای باز و بسته کن . فکر کنم هفته آینده دیگه نتونم بیام و برات پست بذارم ...بنابر این امروز اومدم تا با دخملم حرف بزنم ... عاشقتم و امیدوارم خوشبخت ترین دختر روی دنیا باشی . ...
9 آذر 1390

هفته 39

سلام گل خوشگلم نمی دونم چرا اینقدر تحملم کم شده این هفته ٣٩ امه که تو دل مامانی و ایشالا ایشالا ایشالا دیگه هفته آینده بیای بیرون وبیای تو بغل من
9 آذر 1390

دختر وروجک خودم

سلام به روی ماهت .دختر مامان! امروز آخرین روزیه که میام اداره ... گفتم قبل از اینکه کارامو شروع کنم با شما حرف بزنم .. خیلی خیلی دلم می خواد سه هفته هرچه زودتر بگذره و بیای تو بغل خودم ( گرچه از اتاق عمل و بیمارستان خیلی می ترسم) ، همش فکر می کنم میمیرم ولی در هر صورت از خداوند ممنونم که همچین عشق قشنگ و حس خوبی رو بهم داده من زیاد بنده خوبی واسش نیستم ولی اون خیلی به من لطف کرده .. خیلی چیزای خوبی بهم داده تو زندگی..خدایا خیلی دوستت دارم راستی من کیف تو رو آماده کردم ولی وسایل خودمو هنوز آماده نکردم خوووب از فردا خونه ام و آمادش می کنم ر..این هفته ای که توشیم 38 امین هفته اس و حدودا بیست آذر به دنیا میای ، دکتر آخرین سونو رو واسه یه هفت...
30 آبان 1390

یه سلام تو یه روز آفتابی و روشن

سلام عزیزم ، دیشب برف اومد و همه جا رو سفید کرد ولی امروز هوا آفتابیِ آفتابیه  ..صبح یه کم دیر اومدم تا برفا آب شن. دیگه رفت و امد به اداره برام خیلی سخت شده ، قراره تا آخر همین ماه بیام و از اول آذر برم مرخصی .. شیکم مبارکم هم که انقدر گنده شده دیگه هر چی می پوشم می زنه بیرون ... یه کم تو اداره آدم معذب میشه   این  37امین هفته است که تو دل من یه دختر کوچولو و ناز داره زندگی میکنه دست و پا می زنه و بزرگ میشه و من دلم می خواد هرچه زودتر ببینمش ، تقریبا هر روز به یه بهونه ای میرم با وسایلت ور میرم و آرزو می کنم هر چه زودتر تو از اونا استفاده کنی ... ایشالا ...
23 آبان 1390

آیلین من

سلام خوشگل من ، امروز اولین روز برفی سال 90 تو تبریزه ، هوا بس ناجوانمردانه سرد شده ، صبح بچه های کوچولو رو دیدم که داشتند می رفتن مدرسه و دلم براشون سوخت آخه شما که جات گرم و نرمه نمی دونی این بیرون چقدر سرده . عزیزم ، مامان من که قراره مثل بقیه نوه هاش بهش بگین مامان جون ، اومده خونه ما و داره زحمت تشک و لحاف تخت شما رو میکشه دستش درد نکنه امیدوارم بعدا بتونیم جبران کنیم.. خلاصه این 36امین هفته است که تو دل منی و چهار هفته دیگه (احتمالا) تو بغلمی با اینکه کلی نگرانتم که چه جوری قراره بزرگت کنم ولی از طرف دیگه خوشحالم که داری میایی . راستی نمی دونم چرا حوصله ام نمی آد چند تا عکس یادگاری از سیسمونی ات گیرم و بذارم اینجا .. حالا بعدا   ...
17 آبان 1390