ماه من در آستانه دو سالگی
عسلم ! آخرین روز های ماه بیست و چهارم زندگیت رو میگذرونی و هر روز شیرینتر از روز قبل میشی نمیدونم واقعا اینقدر بامزه و شیرینی یا فقط من و باباییت اینقدر عاشق توییم ، در هر صورت فقط می تونیم بگیم عاشقتیم ، عشق زندگی من وبابایی فقط شمایی ... دیگه واسه خودت خانومی شدی حرف میزنی وقتی چیزی میخوای میگی ، با اسباب بازیهات بازی میکنی ، جدیدا به خط خطی کردن علاقمند شدی و اینکه ما برات نقاشی بکشیم ، لالا گفتن به یکی از عروسکات هم جزو بازیهای ثابتته ،بادکنک بازی و توپ بازی با بابایی هم که سرجاشه . یه بازی دیگه هم داری که اونم بیشتر اوقات با بابایی انجام میدین یه چیزی تو مایه های خاله بازی ... بازی اینجوریه ...
نویسنده :
فاطمه
0:43