آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

آیلین کوچولوی ما

خاطرات و لحظات دو فرشته زیبا از زبان یک مادر

فرشته قشنگم مامانی عاشقته :)

1391/12/27 1:56
نویسنده : فاطمه
362 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم گل ناز مامان و بابا ! سه شنبه و چهار شنبه ای که گذشت بازم تب داشتی و تبت هم پایین  نمی اومد خدا اون روزا رو دیگه نیاره از بدترین روزای عمرم بود مامانی چهارشنبه رفتیم دکتر (البته دقیقا 8 روز قبلش رفته بودیم پیش دکترت و گفته بود خیلی سرما خوردگیت خفیفه) که  همون سرماخوردگی این بار مثل اینکه درست و حسابی کار دستمون داده بود خلاصه از آقای دکتر هم پرسیدم که چرا بچه من اینقد مریض میشه ایشونم گفتن که اصلاغیر طبیعی نیست و بچه تا پایان 2 سالگی تعداد مریضیاش زیاده و این تو هر بچه ای متفاوته ... برات آمپول بتامتازون و چند تا شربت داد  وشما هم که قربونت برم از قبل از ویزیت دکتر و قبل از تجویز دارو حالت بهتر شده بود لبخند همونجا آمپولت رو بردیم تزریقاتی زد که اون لحظه کلی گریه کردی  برام جالب بود آمپول رو باسنت نزدن و روی پات زدن (مثل دوره نوزادی) از خانومه پرسیدم  چرا از رو پاش میزنین گفت برامون بخشنامه اومده که رو دیوار  هم زدیم منم نگا کردم دیدم بله با خط درشت هم نوشته که تا چهار سال آمپول باید از روی پا زده بشه (یعنی لپ کلام این بود وگرنه خیلی رسمی نوشته شده بود زبان ) از اینا بگذریم خلاصه بعد از زیارت دکتر اکبری حالت رو به بهبودی رفت و عوضش همون حال تو رو من گرفتم تب و  لرز و بدن درد ! (تازه به این فکر میکردم که الهی بگردم تبت رو ما میفهمیم ولی بدن دردت رو چه جوری باید به ما بفهمونی قربونت برم الهی  . ) اصلا حال و حوصله  دکتر رفتن و دارو خوردن نداشتم ولی دیدم نه ! این تو بمیری از اون تو بمیریها نیست ! همه استخونام زق زق میکردن (نمیدونم زق زق با کدوم ز هستشزبان ) خلاصه سه چهار تا هم آمپول من نوش جان کردم و یه نایلون پر شربت و قرص و .... الان هردوتامون خوبیم خدا رو شکر اشتهاتم که کم شده بود دوباره با بهتر شدنت به حال طبیعی برگشته اونم خدا روشکر ...بعد از چند روز فشار عصبی احساس آرامش میکنم خدایا بازم شکرت به خاطر این فرشته کوچولوی خوشگل  وبه خاطر همسر خوب و آقایی که دارم  ( اگرچه بعضی وقتا احساسات آدم تو روزمرگیها و شلوغیهای زندگی گم میشه و اون جوری که باید و شاید نمیتونه به عزیزترین کسش توجه کنه و قدردانش باشه)   

بعد از همه این حرفا یه خبر :

پستونکت به خاطرات کودکیت پیوست ... بله ..دو شبانه روزه که دیگه اصلا پستونک نمیخوری و ازت متشکرم که زیاد اذیت نشدی و منم زیاد اذیت نکردی تقریبا راحت باهاش کنار اومدی یه کم موقع خواب اذیت میشدی که اونم داره هی کمرنگ تر میشه البته وقتی عکسات رو با پستونک میبینم یا خود پستونکت رو میبینم نمیدونم چرا دلم میگیره (در عین حال که خوشحالم که قبل از عادت شدید به پستونک ازش گرفتمت ) ولی واقعا دلم میگیره وقتی میبینم از چیزی که دوستش داشتی الان دیگه محرومی . امروز پستونکت رو گذاشتم تو کیفم و به مهد کودکت هم  سپردم که اگه زیاد بیقراری کردی خبرم کنن تا براشون ببرم که خدا رو شکر به خیر گذشته بود آخه تو خونه که کلا نمیذارم ببینیش که دلت هم نخواد ولی اونجا نی نی های دیگه که پستونک می خورن ممکنه تو رو هم به هوس بندازن . ساعت 10 که زنگ زده بودم حالتو بپرسم به شوخی به مدیر مهد کودک گفتم که اگه موقع خواب مشکل داشتن به حنانه بگین بهش می می بده  خنده چون تو خونه اینجوری مشکل رو حل میکنیم که کلی خندیدیم و ظهرم که زنگ زدم حنانه میگفت هنوز لازم نشده که بهش می می بدیم لبخند 

راستی کلمه خاله هم به دایره لغاتت اضافه شده که بصورت آله تلفظ میکنی  گاها به بابایی مثل من حسن میگی که بصورت اَسن تلفظ میشه به حنانه مربیت هم میگی حنا (با تشدید حرف نون)  البته اینایی که میگم کلمات کاملا مشخصته وگرنه حرف زیاد میزنی زباننیشخند 

جونم برات بگه  که روز یک فروردین داریم میریم مشهد امیدوارم به همراه همه مسافرای نوروزی سفر خوبی داشته باشیم یه کم به خاطر شما نگرانم که چه جوری پیش بره ولی خوب از یه طرفم خوشحالم که داریم میریم مسافرت کارای عید رو هم تقریبا تموم کردم و امشب قرار بود بعد از اینکه شما خوابیدی کارای خرده ریزه رو انجام بدم که اومدن به وبلاگ شما واجبتر بودنیشخند  الان که دارم برات مینویسم شما بعد از یه حمام گرم و یه کم بازی بعدش مثل یه فرشته قشنگ خوابیدی البته بدون اینکه پستونک خورده باشی قربونت برم الهی مامانی خیلی خیلی دوستت دارم  تو رو خدا خوب و سالم و سرحال و خوشبخت بمون ..برام بمون که بدون تو اگر هم زنده باشم مردنم هزار برابر بهتراز زنده بودنم خواهد بود . عشقمی عزیزم .

الهی دورت بگردم که اینقد عاشق کتابی (اینجا هنوز زیاد حالت بد نشده بود )

 

 

 مامان برات بمیره درد و بلات به جونم! دیگه تو این حال نبینمت مادر ناراحت

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان الینا
27 اسفند 91 11:04
ای جانم ،چرا عزیز دلم باز تب کرده ؟ای جون دلم خیلی مراقبش باش مامان جونش.ان شااله هیچ وقت مریض نشی دختر ناز


خاله خوبم کاش مشهد میتونستم ببینمت
مامان الینا
27 اسفند 91 11:05
دوستم بیا خصوصی
مامان فتانه
27 اسفند 91 13:29
الهی ...چرا مریض شدی خانمی...انشالله زود زود خوب شی و دیگه هم مامانیی اینطوری نبینتت چون واقعا سخته


مرسی خاله مهربون
مامان فتانه
27 اسفند 91 13:29
سال نومي شود.زمين نفسي دوباره مي كشد.برگ ها به رنگ در مي آيند و گل ها لبخند مي زند و پرنده هاي خسته بر مي گردند و دراين رويش سبز دوباره...من...تو...ما...كجا ايستاده اييم.سهم ما چيست؟..نقش ما چيست؟...پيوند ما در دوباره شدن با كيست؟...زمين سلامت مي كنيم و ابرها درودتان باد و ...سال نو مبارك ...چون هميشه اميدوار وسال نومبارك...


ممنون بابت این متن قشنگ سال خوبی رو براتون آرزو میکنم
خاله نرگس
8 فروردین 92 19:01
ای عزیزم نبینم مریض بشی . بگردم الهییییییییییییی. خیلی ناراحت می شم عشقم مریض می شه. آخه اینهمه سرماخوردگی.
چه خوب پستونک رو نمی خوره. یک گام مستقل شدنت مبارک عزیزم.
سال نو مبارک. انشاله همیشه بهاری باشید. یه عالمه


وای چقد دلمون واسه خاله نرگسمون تنگ شده بله خاله نرگس نی نی ما خیلی زود زود سرما میخوره و فکر کنم علت اصلیش مهد کودک باشه . ولی نه شما ناراحت نباشی خاله جون .ایشالا سال 92 و البته سالهای بعد ازاون بهترین لحظه رو براتون به ارمغان بیاره ساینا جونم رو ببوسین .
مامان بهار
14 فروردین 92 8:49
عزیزم ! الهی همیشه سالم و سرحال باشی . سال نوی شما هم مبارک


مرسی دوست جون
مامان الینا
14 فروردین 92 10:57
خصوصی داری عزیزم
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
18 فروردین 92 11:39
تبریک سال نو برای شیرین خاله و مامان فاطمه. آرزوی سالی پر از سلامتی و شادی براتون دارم.





ممنون مامان آرتین خان اول ایشالا برای شما هم سال خوبی باشه .
آیدا(مامان الینا)
21 فروردین 92 2:33
سال نو مبارک و با آرزوی سالی خوش و پربرکت برای شما
امیدوارم همیشه شاد و موفق و سلامت باشید


سال نو شما هم مبارک عزیزم
مامان آنیسا
21 فروردین 92 16:42
سال نو مبارک امیدوارم سال خوبی رو پیش رو داشته باشید الهی این دختر نازموووووون دیگه هیچ وقت مریض نشه


سال نو شما هم مبارک دوست عزیز. ایشالا هیچ نی نی مریض نشه مرسی از شما