آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره

آیلین کوچولوی ما

خاطرات و لحظات دو فرشته زیبا از زبان یک مادر

سیزده ماهگیتم مبارک عشقم

1391/10/26 1:09
نویسنده : فاطمه
781 بازدید
اشتراک گذاری

فندق کوچولوی شکلاتی یا شکلات کوچولوی فندقی خودم سلااااااااام 

 

 

  بازم با کلی تاخیر و با کلی ابراز شرمندگی اومدم تا برات بنویسم هر روز تو ذهنم میگذره که بیام و وبت رو آپدیت کنم ولی باور کن اینقدر سرگرم زندگی روزمره شدیم که اومدن به وب شما شده یکی از کارای سخت مامان به هر حال اینقدر دیر به دیر میام که یادم میره تا چه مرحله ای از کارای شما نوشتم ولی فقط اینو بگم که یه خانوم حسابی شدی واسه خودت اینقد بلد شدی دل ببری که نگووو !   خلاصه هر چی بگم کم گفتم ولی سعی میکنم یه سری از چیزا رو بگم  ؛

مامانی این روزا شما علاوه بر کلمات قبلی خیلی حرفا رو که میشنوی تکرار میکنی مثلا تاتی که میگیم تو هم تکرار میکنی پریروز به مامان بابایی گفتی آبا چون خودشونم بهش میگن آبا (آبا در زبان ترکی یعنی مادر) . واینکه وقتی امیرعلی و محیا میخوان مثلا تو عالم خودشون تو رو که کوچیکتر از اونایی لوست کنن با یه صدای کشداری صدات میکنن آییلییین ...شما مثل اینکه از این کار اونا خوشت اومده چون حتی وقتی تو خونه خودمونیم و اونا هم نیستن خودت خودتو با همون لحن اونا صدا میزنی آیییین ....مژه  یه کار بامزه ای که انجام میدی اینه که موش میشی واسمون ...وای هر موقع که این حرکتو انجام میدی می خوایم درسته قورتت بدیم خودتم میدونی که ما چقد از این حرکتت خوشمون می آد بنابراین بعضی وقتا ناز میکنی و هر چقد خواهش و تمنا میکنیم موش نمیشی که نمیشی عوضش ...عوضش ... بعضی شبا که دلت واسه بازیگوشیات تنگ میشه و ساعت ۵ یا ۶ صبح بیدار میشی و میشینی و ما هم که چشامونم باز نمیشه و داریم از خواب میمیریم  چه رسد به اینکه بشینیم باهات بازی کنیم صورتتو میاری نزدیکمون و کلی واسمون موش میشی..که چی ؟ ... که بلکه اغفالمون کنی و بلند شیم ساعت ۵ صبح با سرکار علیه بازی کنیم چون هوس کردین خنده 

 

دو هفته پیش هم که همگی خونه خالت مهمون بودیم دایی جون همش از دور بوست میکرد تو هم یاد گرفتی و از اون روز هر موقع محبتت به کسی گل میکنه سریع چند تا بوسش میکنی البته تو هوا  لبخند کلمه به به رو هم زیاد تکرار می کنی هم به لباسات میگی به به هم به غذاراستی ما داریم زبان مادریت یعنی ترکی باهات حرف میزنیم و قراره از سه سالگی به بعد بهت  فارسی و بعدش زبان دیگه ایشالا یاد بدیم ...خلاصه الان در حال حاضر شما یه دختر کوچولوی ترک زبانی که وقتی بهت میگیم گَل ..گَل (یعنی بیا ..بیا) شما هم میگی دَ...دَ

در مورد راه رفتنتم که یه کم پیشرفت کردی یعنی اینور اون ور رو میگری یا سعی میکنی ما رو بگیری وبلند شی .. تو میتونی مامان ..تومیتونی  چشمک راستی یکی از همکارای  مامانی برات یه وسیله ای گرفته که بتونی زودتر راه رفتن رو شروع کنی یه وسیله چوبی که سه تا چرخ داره به نام یوگورَک که فکر کنم یه جورایی به کلمه روروک ربط داره و بعضی وقتا باهات تمرین میکنیم و بدتم نمی آد البته بیشتر بابایی باهات تمرین می کنه

و اما در مورد غذا هات  و غذا خوردنت : دیگه غذاهاتو میکسشون نمیکنم ولی با کوشتکوب لهشون می کنم و یه مشکلی که داریم تخم مرغ آب پز رو نمی خوری و من مجبور میشم قاطی سوپت کنم که خیلی بدشکلش میکنه و بابایی هم که همیشه دلش واست می سوزه و اعتراض میکنه و از حق شما دفاع میکنه نیشخند ولی چاره ای ندارم چون به هیچ شکل دیگه ای تخم مرغ نمی خوری و اینجوری هم چون قاطی غذاته مجبور میشی بخوریش ..فکر کن ..سوپ و تخم مرغ آب پز که با کوشتکوب له شده ..... اَی ی ی خنثی  غذا خوردنت هم بد نیست یعنی یه روزایی خیلی عالیه یه روزایی هم معمولی شیر خوردنت هم خیلی کم شده  بعضی روزا از صبح تا شب کلا سه بار شیر مادر میخوری ... تازگیا شیر خشک هم بهت میدم البته وسط روز وقتی خوابی چون اصلا دوستش نداری تازه اونم که تو خواب میخوری با شیر پاستوریزه قاطیش میکنم تا طعمش یه کم عوض شه البته این راه حل رو دکتر بهم یاد داد چون پیش بینی میکرد که طعم شیر خشک رو دوس نداشته باشی .عوضش شیر پاستوریزه رو دوس داری و من چون شیر خودم کم شده و دوشیدنشم واسم مکافاتی شده بود از ۱۵ روز مونده به یک سالگیت با مشورت دکتر واسه ساعاتی که مهد کودک هستی شیر پاستوریزه میدم در طول روز هم با هزار دوزو کلک وقتی خوابی بهت شیر خشک میدم ... کوچولوی قشنگم حرف زیاده وقتم کمه بقیه رو میذارمش واسه پست بعدی .

چکاپ ۱۳ماهگی :

دور سر :۴۸        وزن : ۱۰/۱۵۰    قد : ۷۶ 

ممنون مامانی که داری وزنتو که چند ماهه رو ۱۰ گیر کرده میکشی بالا ... البته عزیز دلم این عددا یه ذره این ور و اون ور بشن زیاد مهم نیست مهم اینه که سالمی ...همین

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

طراح بنر
26 دی 91 1:15
وب زیبایی دارید برای طراحی بنر و لوگوی کودک دلبندتان واسلایدر متحرک متناسب با سلیقه شما با کمترین هزینه و زمان در خدمتیم وبلاگ تخصصی طراحی وساخت وبسایت وبلاگ وبنر واسلایدر متحرک
خاله نرگس
26 دی 91 18:49
عزیز دلم. شکلات خوردنی خاله.
پس زبان دخترمون کاملا مادریه. ماشاله عزیزم وزن گرفتی.
ما هم در مورد غذاخوردن همین وضعو داریم با این تفاوت که زرده تخم مرغ رو به هیچ وجه نمی خوره جوجه ما.
فاطمه جونم چرا شیر پاستوریزه نمی دی؟ بدون شیرخشک ها.
انشاله همیشه سلامت باشی عزیزدلم.
وااااااااااااای چه خوشگل موش شده عشقم


سلام عزیزم مرسی از نظر لطفت از طرف آیلین و خودم میبوسمتون ...نرگس جان شیر خشک رو به این خاطر میدم که دکتر گفت مغذی تر از شیر گاوه و موادش نزدیکتره به شیر مادر .فعلا هم آپتامیل میدم البته با روشی که گفتم شاید ببلاک رو امتحان کنم بعدش .
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
27 دی 91 12:23
سیزده ماهگیت مبارک. مامانی مکیبینی بچه ها چقدر زود بزرگ میشن و کارهای بامزه یاد میگیرن. منکه خیلی دلم برای کوچولوییهای آرتین تنگ شده. شما چطور؟


آره واقعا اینقدر غرقشون میشیم که فکر میکنیم همینجوری کوچولو میمونن ولی تا چش باز می کنی میبینی خیلی عوض شدن ... آیلین که دیگه آیلین سابق نیست هر روزش با دیروزش فرق میکنه
ilijoon
28 دی 91 17:13
خاله نرگس
30 دی 91 9:37
البته شاید نظر خوبی باشه برای شیرخشک. ولی ساینا نمی خوره. یه مدت با سرلاک می دادم اما دیگه نمی خوره. موفق باشی.


ژاله مامان آیدا
3 بهمن 91 17:27
عزیزم 13 ماهگیت مبارک ماشااله چقدر بزرگ شدی


مرسی خاله جون آیدا خانوم چطورن ؟