هفته 30 و کوچولوی شیطون من
سلام خوشگل ناز مامان بازم مامانت با یه سر شلوغ پیداش شد . به زور فرصت می کنم چند خط برات بنویسم . این روزا ماشالا حسابی شیطون شدی دیشب نمی دونم پات بود دستت بود کجات بود که محکم فشارش دادی رو مثانه بنده حقیر ..یه جوری که آه از نهادم برآمد و ناخود آگاه مثل اینکه دلدرد داشته باشم پایین شیکممو گرفتم و خم شدم ..ای از دست تو دختر ! ولی چه کنم که دختر کوچولومی ..اشکال نداره راستی امروز صبح شنیدم که خانم دکترمون مریض شده و جراحی سینه کرده خیلی خیلی ناراحت شدم واسه امروز وقت داده بود که متاسفانه نشد منشی خانم دکتر گفت فعلا فردا برم پیش کسی که خود خانم دکتر معرفی کرده ولی دعا می کنم تا ماه آینده خانم دکتر مهربونمون حالش خوب شه و برگرده و دختر کوچولوی منو خودش به دنیا بیاره کوچولوی من که 30 هفتگیتو داری طی می کنی منتظر قدمهای کوچولو و نازت هستم بوسسسسسسس بابای