هشت ماه از به دنیا اومدنت گذشت
سلام عزیز مامان سه شنبه هفته پیش یعنی 10 مرداد شما هشت ماه زندگیت کامل شد و رفتی که با سلامتی ماه نهم رو پشت سر بذاری. هشت ماهگی عشق زندگیم و دردونه خوشگلم مبارک باشه .عزیز جونم خیلی خیلی دوست دارم و نفسم به نفست بنده . تازه دو سه روزیه که گوش شیطون کر بزنم به تخته و کلی از این حرفا حالت بهتره هفته پیش روزگارم سیاه بود بخدا به خاطر همین اصلا نه وقت نوشتن داشتم نه حوصلشو . از شنبه یعنی شروع هفته شروع کردی مریض شدن (البته هنوز دوره مریضی قبلی تموم نشده بود)از یه طرف سرفه و آبریزش بینی داشتی و از طرف دیگه تب و اسهال و استفراغ البته تب و استفراغ روز اول بود و همون روز اول هم واسمون کافی بود تا تموم انرژیمون گرفته شه ...با بابایی بردیمت پیش دکتر نوید نیا که اونم طبق معمول همیشه که نمک رو زخم آدم میپاشه شروع کرد دعوا کردن که چرا مواظب بچه نیستین و داروی خاصی هم بهت نداد.حرصم ازش گرفته بود من واقعا دیگه نمیدونم چه جوری باید مواظبت باشم اصلا تبت بند نمیاومد شیاف.. قطره ... پاشویه ... شستن دست و صورت ..هیچ فایده ای نداشت و همچنان تب داشتی تا ساعت 2/5 صبح تبت کمتر و کمتر شد ولی از فرداش اسهال شروع شد و هر روز شدیدتر میشد تا وسطای هفته دیگه که دیگه اسهال نبود فقط آب بود که دفع میکردی ..خیلی ترسیده بودم و سه شنبه که اشکم قشنگ دراومده بود دوباره بردمت پیش دکتر رضا اکبری که از این به بعد هم دیگه میبرمت پیش ایشون و گفت اسهال ویروسیه و این ویروس تو هواس و هرچقدر هم مواظب باشین احتمال مبتلا شدن بچه ها زیاده و خلاصه دارو نوشت برات و بعد از یکی دو روز که داروهاتو (واقعا نمیدونی به چه مصیبتی) بهت میدادم رو به بهبودی رفتی واسه سرفتم دارو داده بود که الان همش مثل اینکه برطرف شده .... داغون شدم هفته پیش مامانی ولی جالب این بود که خدا رو هزار مرتبه شکر شما سرحال بودی و کلی هم شیطونتر شده بودی و یه شانسی هم که آورده بودیم محلول ORS رو دوس داشتی و کلی میخوردی علتشم این بود که با طعم گیلاس بود وگرنه آخرای مریضیت که داشتی بهتر میشدی تموم شد و از همون طعم گیلاس هم از اون داروخونه و چند تا داروخونه دیگه هم گشتیم پیدا نکردیم و برات ساده شو گرفتیم و شما لطف کردی به ما و اصلا لب نزدی بهش حتی یه قطره هم نخوردی ولی خدا رو شکر دیگه حالت بهتر شد و نیازی بهش نبود و من به جاش آب ساده بهت میدادم. جونم بهت بگه کلی هم بد غذا شده بودی و از بس تو این دو ماه انواع دارو ها رو خوردی دیگه دارو هم نمیخوردی که هیچی قطره ویتامین و آهنتم که بدون هیچ دردسری بهت میدادم هر روز با کلی ماجرا بهت میدم (فکر میکنی داروست و لبای کوچولوتو قفل میکنی به هم و سرتو برمیگردونی) واااااااااااااای کلا پیر شدم از وقتی که شما رفتی مهد کودک .توی این دو ماه همش مریض بودی و من و بابایی همش نگرانت بودیم خوااااااااااااااااااااااااااهش می کنم لا اقل یه مدت بهمون مرخصی بده ... عزیز دل مامان عکساتو بعدا میذارم .
اینم نتیجه چکاپ هشت ماهگیت : (طی تذکر یکی از دوستای عزیزم باید بگم : ماشالا ماشالا ... ماشالا...ماشالا به قدت ..ماشالا...ماشالا به وزنت ..ماشالا ........... ) ماشالا به جونت عزیز دل مامان و بابا
دور سر : 46
قد : ۷۲
وزن : 10 کیلو
خدایا همه نی نی ها رو سالم و سلامت نگه دار و نذار مریض شن لطفا آیلین کو چولوی ما رو هم همینطور .آمین .