آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

آیلین کوچولوی ما

خاطرات و لحظات دو فرشته زیبا از زبان یک مادر

قشنگترین دختر 28 ماهه دنیا ! سومین بهارت مبارک

1393/1/10 20:59
نویسنده : فاطمه
1,176 بازدید
اشتراک گذاری

 

امروز ١٠ فروردین ٩٣ بیست و هشت ماه از زندگی  شما دختر خوشگلم  گذشت  ،

قشنگترینم  ٢٨ ماهگیت مبارک  ماچ

 

 

بله ! هر دختر کوچولویی مطمئنا که واسه مامانش قشنگترینه ... من که دیگه هیچ واژه قشنگی که نشون بده چقد عاشقتم پیدا نمیکنم  ، هر روز شیرینتر میشی خیلی قشنگ حرف میزنی خیلی قشنگ بازی میکنی هر لباسی که میپوشی بهت میآد ، غذا خوردنت قشنگه ، شعر خوندنت قشنگه ، حتی گریه کردنت هم قشنگترینه .

آخه من چه جوری بگم که چقدر دوستت دارم ..نه اصلا نمیشه گفت ..اصلا 

تو زندگی رو آوردی  تو خونه ما ، عشق به معنای واقعی رو آوردی تو خونه ما اصلا تو خود عشقی ، عشق یعنی تو ، یعنی بوییدن و بوسیدن تو و  جالب اینه که با اینکه سنت کمه ولی کاملا عشق رو میفهمی تو چشمای ما میخونیش و  ما تو چشمات میبینیمش .

جونم واست بگه که شما تو ٢٨ ماهگی

- انواع شعرهای مختلف فارسی و ترکی (گاها حتی بلند) رو ازبر میخونی و من حوصله ام نمیآد اینجا همشونو بنویسم.

-  علاوه براینکه ترکی رو خیلی خیلی مسلط حرف میزنی فارسی رو هم داری یاد می گیری خودمم تصمیم گرفتم بیشتر باهات فارسی حرف بزنم چون زبان مادریت رو کامل مسلط شدی تا حدی که عین آدم بزرگا گاها اصطلاحات گوشه دار  و یا تاکیدی و یا مثلا حرفی که به شوخی و عمدا غلط گفته میشه همه رو در جای صحیحش استفاده  میکنی .

-غذا های جامد و نیمه جامد رو راحت با قاشق خودت میتونی بخوری ولی غذاهایی مثل سوپ رو  هنوز نمیتونی بدون کثیف کاری بخوری  :)  اونم تقصیر منه چون خیلی کم رضایت میدم که خودت قاشق ورداری و غذا بخوری .

-  پریشب داشتیم میخوابیدیم من داشتم پشتتو ماساژ میدادم برگشتی میگی : مامان من باتری دارم ببین باطریام پشتمن،باطریهامو درنیاری ها!!  سبز  

من و باباییت که اولش چشامون چهار تا شده بود بعدش  کلی خندیدیم از دست تو ،خودتم البته یه جور تمسخر آمیزی میخندیدی که مثلا تونسته بودی ما رو سر کار بذاری .

- عاشق هواپیما شدی جدیدا ...وقتی تو آسمون هواپیما میبینی  اینقد نگاش میکنی تا دور میشه ، بعد شروع میکنی گریه کردن که هواپیما برگرده ، رفتیم برات اسباب بازیشو گرفتیم کلی هم خوشحال شدی ولی بعدش برگشتی میگی من از اون که تو آسمون بود میخوام .

- همیشه اول تلفن رو شما باید جواب بدی ، گوشی هم که میگیری دستت حتما باید تو خونه قدم بزنی  و حرف بزنی بعد یه خداحافظ میگی و گوشی رو میدی به ما.

- عاشق اینم که با دستای کوچولوت آروم آروم بزنی پشتم و شعر گنجیشک لالا رو واسم بخونی باورت نمیشه چقد آرامش میگیرم ... اصلا واقعا خوابم میگیره زبان

- آهنگایی که دوس داری رو همزمان با خودش و خیلی بانمک می خونی و هر جا هم که کلماتشو متوجه نمیشی کم نمیاری یه چیزی شبیه اون میسازی یا  اینکه آخرشو باهاش همخوانی میکنی .

- خیلی وقتا لباساتو خودت انتخاب میکنی و بعضا که مناسب نیست به هر وسیله ای بنده سرتو شیره می مالم که از خیرش بگذری یا اینکه اونی که من میگم و صلاح هستش رو بپوشی .

- به غیر از بلوز و بعضی کفشا که پوشیدنشون سخته بقیه لباسا رو راحت میتونی بپوشی و درآری.

-همه رنگا رو بلدی و همه جا نشونشون میدی مثلا میگی مامان این صندلیه آبیه ؟ یا اون لیوان زرده ؟

- عاشق پاستیلی ..فقط همین !  ... یعنی هر چقد هم که  به چیزی گیر بدی یا لجبازیای گاه و بیگاهت عود کنه یا گریه های بیمورد که اقتضای سن شما هستن با دیدن یک عدد پاستیل همشون فراموش میشن :)

- جدیدا صبح ها که بیدار میشی نگاه به صورت من میکنی و بهم میگی : مامان نمیخوای آرایش کنی ؟ سبز  ... من تا حالا شوهرم که بابای شما باشه بهم نگفته برو آرایش کن سبز ...وقتایی هم که ببینی آرایش کردم میگی مامان چقد قشنگ شدی ... ماتیک هم زدی ؟

- عاشق ماتیکی ...نه اینکه فقط خودت بزنی ...نه ..رو لب من یا هر خانم دیگه ای که ببینی ذوق میکنی مثلا تو خیابون خانومه رو نشون میدی (با انگشت اشاره !) و بلند بلند  اونم با کلی ذوق بهم میگی مامان خاله ماتیک زده  خنده

- بعضی وقتا کاملا میتونم بهت بگم  که سرتخ شدی و از شدت سرتخی جیغ منو در میاری  البته بعضی وقتا هم بجاش اینقد خانوم میشی که از تعجب شاخ در میارم .

 این عکسا هم مربوط به امروز یعنی ١٠ فروردین میشه که چون دیدم حوصله شما خیلی سر رفته ، بردمت حیاط یکم بازی کنی .

داری آواز می خونی  لب باغچه  :)

 

 

 

الهی من بگردم که تو اینقد ذوق کردی واسه یه حیاط اومدن .

 

 

چند دقیقه بعد از  تحویل  سال  ٩٣ ، از سر سفره هفت سینمون عکس زیاد داشتیم ولی چون تو همشون  من حجابم اسلامی نبوده بنابر این ...هیچی دیگه ...نذاشتیمشون ابله

چند روز بعد از عید ...هوا خوب شده بود و شما کم کم داشتی عادت میکردی هر روز بری تو تراس بازی کنی و آفتاب بگیری ولی امان از هوای تبریز ، بازم سرد شد عین زمستون .

 

 چند روز قبل از عید

 

 بازم چند روز قبل از عید و آیلین من در حال خونه تکونی  :)

  

 همیشه شاد  شاد شاد باشی عشق قشنگ من   

پسندها (2)

نظرات (7)

سعیده مامان آرتین
21 فروردین 93 13:00
سلام عزیزم وای ماشالا هزار ماشالا خانومی شدی واسه خودت قربونت برمسال نو هم مبارک ایشالا سال خوبی داشته باشی
فاطمه
پاسخ
مرسی عزیزم خوشتیپ ما چطوره ؟ امیدوارم بهترین لحظات رو تو سال جدید داشته باشین
ژاله مامان آیدا
21 فروردین 93 17:05
مامانی و آیلین قشنگم سال نوتون مبارک ماشااله چقدر بزرگ و خانوم شدی عزیزم واسه شماهم مبارک باشه ممنون از لطف شما ... دوست خوشگل ونازمون رو از راه دور میبوسیم
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
23 فروردین 93 10:24
سال نوتون مبارک. با ارزوی سالی پر از موفقیت و سلامتی
فاطمه
پاسخ
ممنون سعیده عزیزهمچنین برای شما و آرتین جان
آیدا(مامان الینا)
31 فروردین 93 3:55
گرامیداشت روز مادر، گرامیداشت فرشته ای آسمانی است که خداوند به هر انسانی در روی زمین یکی از آنها را هدیه داده است، فقط و فقط یکی که هیچ جایگزینی ندارد. فرشته مهربان روزت مبارک. برای شما نازنین هم مبارک باشه
بهار
2 اردیبهشت 93 10:31
سلام هدیه سنیا به شما دانلود تقویم سفارشی سال 93 بهمراه آموزش قراردادن عکس کوچولوتون در صورت قرار دادن لوگوی سنیا ، سایت سنیا ویرایش عکس ها تون در تقویم رو بعهده میگیره.
محمد
8 اردیبهشت 93 2:25
محمد
8 اردیبهشت 93 2:26