آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

آیلین کوچولوی ما

خاطرات و لحظات دو فرشته زیبا از زبان یک مادر

31 ماه پیش در چنین روزی ...

1393/4/11 0:14
نویسنده : فاطمه
1,136 بازدید
اشتراک گذاری

سی  و یک ماهگیت هم تموم شد  :)

مبارکه ....وارد ماه 32 شدی ...چقدر زود گذشت این 31 ماه دلم واسه روزای گذشته تنگ میشه چقدر روزا و سالها دارن سریع میرن انگار دنیا رو گذاشتن رو دور تند . انگار همین چند روز پیش بود که به دنیا اومدی فرشته من .

 

 

انگار همین دیروز بود که هر روز تپل تر از روز قبل میشدی و هر کی می دیدت میگفت ماشالا چقد شیرت بهش ساخته :)  منم قند تو دلم آب میشد ...

 

 

حالا دیگه واسه خودت خانوم بزرگی شدی که بیا و ببین ! بچه های کوچکتر از خودت رو که شیر میخورن کلی ریز میبینی و میگی آیلین دیگه بزرگ شده می می نمیخوره تو پوشک جیش نمیکنه :)

وای  داره گریه ام میگیره یعنی قراره به همین زودی تو بزرگ بشی و ما پیرتر و ...

 

 

عزیزم ! دخترم ! نمیدونم واقعا یه روز میشینی و نوشته های مامانتو میخونی یا نه ، ولی اینو بدون که تمام دنیای مایی ، از همون روز اول که اومدی تو بغلمون تا آخر دنیا . نمیدونی چقد شیرین و ملوس شدی . تقریبا هرشب موقع خواب در حالی که داری خودتو لوس میکنی با کلی ناز  و ادا  آهسته در گوشم میگی " مامان منو دوست داری ؟ یعنی میخوام اون لحظه از شدت دوست داشتنت منفجر شم .بهت میگم بله که دوست دارم خیلی هم دوست دارم اصلا عاشقتم ، شما هم بر میگردی می گی منم دوستت دارم منم عاشقتم ....یعنی من دیگه از خدا چی میتونم بخوام با وجود تو ؟ واقعا چیزی هم میمونه ؟ با وجود تو من  دارم خوشبختی رو مزه مزه میکنم ، حس میکنم .

خدایا به اندازه بیکرانها و کهکشانها و کل وجود هستی ازت تشکر میکنم و ازت می خوام که مواظب این کوچولوی قشنگ ما و همه کوچولوهای دنیا که نور چشم مامان باباهاشون هستن باشی .

 

 

پسندها (5)

نظرات (6)

خاله نرگس
17 تیر 93 0:59
ای جانم اشک اومد تو چشمام. ساینا هم همینا رو می گه. البته ما که پیر نمی شیم قراره هر روز جونتر بشیم با وجود این فرشته ها می بوسمتون
فاطمه
پاسخ
عزیزم ایشالا همینطوره ، خدا عمر و سلامتی بهمون بده که بتونیم فرشته هامونو بزرگ کنیم .
افسانه مامان رها سادات
28 تیر 93 14:43
سلام خوبی عزیزم عشق من و گلی من چطوره میبینم که تو هم مثل ما کم پیدایی و نیستی فکر کردم فقط خودم نیستم اما اومدم تو سایت و دیدم بیشتریا نیستن یا دیر میان من که باردارم و 6 ماهمه تو ابان بدنیا میاد تو این یک سالی زمین خریده بودیم و می ساختیم الان 3 هفته ای است تو خونه خودمون ساکنیم و راحت شدیم و گفتم رها هم از تنهایی دراید یه نی نی بیارم ولی خیلی سرم شلوغه و کارهای حسابداری زیادی برداشتم و نمیرسم بیام بنویسم اما همیشه سر میزنم بهتون رها هم خوبه خیلی بزرگ شده و خانوم قشنگ حرف می زنه و بازی می کنه عاشق نقاشیه هر چه را می بینه سریع با تمام جزییات میکشه و من در تعجبم که چقدر خلاقه خلاصه اومدم خبری بدم و برم معلوم نیست کی بر گردم تیر را بگذرانم از خونه جدیدمون عکس می گیرم و میزارم تو سایت سر بزنید به ما خیلی دوستان داریم
فاطمه
پاسخ
سلام عزیزم خیلی خوشحالم کردی چقدر خبرای خوب و تازه داشتین شما رها خانم خوشگل رو ببوس نی نی تو راهی هم مبارک باشه ایشالا به سلامتی به دنیا بیاد منم روی ماه شما رو میبوسم خونه جدیدتون هم مبارک باشه ایشالا همیشه توش پر شادی برای شما باشه
✿مامان دنیز✿
2 مرداد 93 11:30
عاالی خوشحال میشم پیش ما هم بیای و افتخار دوستی بدین
فاطمه
پاسخ
لطف دارین ، چشم حتما باعث افتخار ماست .
مامان آنیسا
3 مرداد 93 15:23
عزیزم روز به روز ناز تر و تو دل برو تر میشه پرنسس خانم
فاطمه
پاسخ
مرسی از محبت شما آنیسا خانم گلمون چطورن ؟
بانو
13 مرداد 93 11:06
سلام با شب ادراری کودک خود چه کنیم؟ www.banoo.ir/post/894 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
فاطمه
پاسخ
خدا رو شکر نددداریم
مامان زهره
28 مهر 93 0:32
خداوند توت فرنگی رو براتون نگه داره ماشاله مرسی عزیزم